یک صبح برفی بچه گربه ها نمی توانستند صبر کنند تا بیرون بروند و سوار سورتمه هایشان شوند و روی سرسره خود بازی کنند. اما تمام شب برف باریده بود و سرسره کاملاً پوشیده از برف بود و سورتمه ها به سادگی قادر به پایین آمدن از شیب نبودند! آنها تصمیم گرفتند که تپه را تمیز کنند، اما بسیار دشوار شد. بچه گربه ها از مامان و بابا کمک خواستند اما متأسفانه آنها کارهای خودشان را داشتند. سپس بچه گربه ها به یک ایده عالی رسیدند – آنها یک گلوله برفی بزرگ درست کردند و می خواستند اجازه دهند آن از شیب پایین بیاید و برف به آن بچسبد. اما جواب نداد و شیب با یک لایه 2 طبقه برف پوشیده شد! با این حال، بچه گربه ها تسلیم نشدند و راه دیگری برای خروج ابداع کردند – کندی از آن بالا رفت و با برداشتن اسنوبرد پدرش، از شیب روی آن سوار شد! آنقدر سرگرم کننده بود که پودینگ و کوکی به همراه مامان و بابا نیز به کندی پیوستند و شروع به اسنوبرد در پایین تپه کردند. دامنه‌های برفی می‌توانند کوهی از سرگرمی باشند، اما زمانی که کل خانواده با هم روی آنها بازی می‌کنند، بهتر هستند.
