یک عصر زمستانی بچه گربه ها به پنجره نگاه می کردند. شب سال نو بود، اما بیرون برف زیادی نمی بارید! بچه گربه ها تصمیم گرفتند بابانوئل و پری دوستش را به خانه خود دعوت کنند تا بتوانند کمی استراحت کنند و برف جدیدی بریزند. مامان و بابا تصمیم گرفتند لباس بپوشند و وانمود کنند که آنها هستند! آنها به مغازه آمدند اما فقط یک لباس بزرگ فراست پری و یک بابانوئل کوچک وجود داشت. این بدان معنی بود که مامان و بابا باید برعکس لباس می پوشیدند – یک فراست پری غول پیکر. متأسفانه، نقشه آنها فاش شد، اما بچه گربه ها ناراحت نشدند، زیرا بلافاصله فهمیدند که مامان و بابا فقط می خواهند آنها را خوشحال کنند. همه چیز در پایان برای بچه گربه ها خوب و خوشحال کننده می شود که یک عصر شاد را با تماشای بارش برف داشته باشند.
