بلاگ

رویکردهای یادگیری

رویکردهای یادگیری بر نحوه یادگیری کودکان تمرکز دارد و به مهارت‌ها و رفتارهایی اشاره دارد که کودکان برای مشارکت در یادگیری از آنها استفاده می‌کنند.

حوزه رویکردهای یادگیری شامل خودتنظیمی عاطفی، رفتاری و شناختی برای هدایت شیوه‌های آموزشی می‌شود که از توسعه این مهارت‌ها پشتیبانی می‌کنند. این حوزه همچنین شامل ابتکار، کنجکاوی و خلاقیت کودک است. حمایت از مهارت‌های کودکان در این زمینه به آنها در کسب دانش، یادگیری مهارت‌های جدید، تعیین هدف و دستیابی به آن کمک می‌کند. نحوه مشارکت کودکان در یادگیری بر رشد آنها در همه زمینه‌ها تأثیر می‌گذارد و به طور مستقیم به موفقیت آنان در مدرسه کمک می‌کند.

تبدیل شدن کودک به یک یادگیرنده موفق تا حد زیادی به رشد توانایی خودتنظیمی در موقعیت‌های مختلف بستگی دارد. در دوران نوزادی، خودتنظیمی در چارچوب روابط سازگار و پاسخگو رخ می‌دهد. در چند سال بعد، کودک به عامل فعال‌تری تبدیل می‌شود، و در عین حال بزرگسالان همچنان در کنار او هستند و او را راهنمایی می‌کنند.

کودکان به طرق مختلف از مهارت‌های خودتنظیمی عاطفی و رفتاری استفاده می‌کنند. همچنین، برای مدیریت احساسات هنگام بازی با کودکان دیگر و هنگام پیروی از قوانین کلاس، راهبردهای مقابله‌ای متفاوتی را توسعه می‌دهند. این توانایی رو به رشد در مدیریت احساسات و رفتار امکان مشارکت مثبت بیشتری را در فعالیت‌های یادگیری برای کودکان فراهم می‌کند.

رویکردهای یادگیری باعث رشد مهارت‌های خودتنظیمی شناختی می‌شوند که اغلب به عنوان عملکرد اجرایی شناخته می‌شود. این مهارت‌ها شامل توجه پایدار، کنترل تکانه و انعطاف‌پذیری در تفکر است.

یکی دیگر از مهارت‌های مرتبط حافظه کاری، یعنی توانایی نگهداری اطلاعات و دستکاری آن برای انجام وظایف است. مهارت‌های عملکرد اجرایی در دوران نوزادی و نوپا به شکل ابتدایی وجود دارند و در سال‌های پیش دبستانی حتی بیشتر رشد می‌کنند. به عنوان مثال، کودکان به طور فزاینده‌ای می‌توانند به حافظه خود تکیه کنند تا تجربیات گذشته خود را با جزئیات بازگو کنند و دستورالعمل‌های چند مرحله‌ای را دنبال کنند. چه از روی کاناپه بالا بروند تا یک اسباب بازی را بردارند، چه ساختارهای بلوکی پیچیده‌تر بسازند، یا در مورد نقش‌ها در بازی وانمودی تصمیم‌گیری کنند، کودکان خردسال از کنجکاوی، پشتکار و خلاقیت خود برای جمع‌آوری اطلاعات و حل مشکلات استفاده می‌کنند.

عوامل زیادی بر نحوه برخورد کودکان با یادگیری تأثیر می‌گذارند. برخی از کودکان به نظر می‌رسد افرادی ریسک‌پذیر به دنیا می‌آیند و مشتاق امتحان کردن چیزهای جدید هستند، در حالی که برخی دیگر ترجیح می‌دهند صرفا مشاهده‌گر باشند.

رویکردهای مختلف یادگیری مستلزم رابطه اجتماعی، محیط غنی و فردیت است. فردیت از این رو اهمیت دارد که باید شیوه‌های یادگیری هر کودک در آموزش در نظر گرفته شود. بهترین شیوه آن شیوه ای است که به کودکان یاد می‌دهد به شکل متفاوتی فکر کنند و یاد بگیرند. مقلد بودن و تکرار آموزه‌های دیگران به کودک چیز چندانی آموزش نمی‌دهد. کودکان باید یاد بگیرند به دنیا به شکل متفاوتی نگاه کنند، پرسش‌گر باشند و از شیوه‌های حل مسئله برای یافتن پاسخ پرسش‌های خود استفاده کنند.

ما در پیش دبستانی شادآموز تلاش می‌کنیم رویکردی را در آموزش اتخاذ کنیم که به تمام دانش آموزان انعطاف لازم را برای یادگیری و موفقیت بدهد. ما تلاش می‌کنیم کودکان را در معرض منابع و مواد آموزشی مختلف قرار داده، آنها را درگیر روند یادگیری کنیم و به آنها کمک کنیم خودشان مفاهیم را کشف و درک کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.