مدت زمان لازم برای مطالعه: 4 دقیقه
اگر فرآیند رشد هیجانی کودک به درستی پیش برود، در سن 4 تا 5 سالگی کودکان تمایز بین ظاهر و واقعیت هیجانات را درک می کنند. یعنی می فهمند کسی که لبخند می زند الزاما خوشحال نیست و کسی که گریه می کند الزاما ناراحت نیست.
در واقع آنها درمی یابند که افراد ممکن است احساسی را که واقعا تجربه می کنند نشان ندهند. بنابراین فریب حالات چهره های ما را هم به عنوان والد نمی خورند. یعنی نمی توانیم هیجانات اصلی خودمان را از آنها پنهان کنیم.
از طرفی این مهارت می تواند به آنها کمک کند تا بتوانند به مرور هیجاناتشان را مدیریت و تنظیم کنند و رفتار اجتماع پسند داشته باشند. برای مثال زمانی که کودکان در روز تولدش هدیه ای از مادربزرگ دریافت می کنند که مورد علاقه یشان نیست، می توانند ناراحتی و ناامیدی خود را مدیریت کرده و هیجان مثبت را شبیه سازی کنند. حالا ممکن است از خود بپرسید که چگونه می توانم به فرزندم کمک کنم تا به این مهارت دست یابد؟
-
مهمترین گام آموزش شناخت هیجانات به کودک است. در این سنین لازم است که کودکان حداقل بتوانند 6 هیجان را در وجودشان و دیگران شناسایی کرده و نام ببرند (شادی، غم، خشم، ترس، نگرانی و تعجب). میتوانید این کار را با بازی و استفاده از انیمیشن ها انجام دهید.
-
در مورد هیجانات خود صحبت کنید. این کار به فرزندتان کمک می کند تا بتواند بین فکر خود و احساسی که تجربه می کند ارتباط برقرار کند. برای این کار میتوانید جعبه احساسات درست کنید.
-
برای فرزندتان داستان بخوانید و در مورد احساس شخصیت های داستان و برداشتشان از موقعیتی که در آن قرار گرفته اند حرف بزنید.